سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

الگوی ایمان 4

 چند ویژگی از حاج قاسم در میدان جنگ ، چیزی که امروز بیش از هر زمان دیگر احساس می شود.

گفتگو با ابو باقر همرزم حاج قاسم سلیمانی /در سوریه چه گذشت؟
ویژگی اول حاج قاسم این بود که توکل عجیبی به خداوند و نصرت الهی داشت کسی که عزت و نصرت و پیروزی را از خداوند می‌بیند، دشمن را حقیر می‌شمارد و به همین دلیل انگیزه او برای نبرد با دشمنان در جبهه‌های دفاع مقدس و همچنین سوریه و عراق همیشه مثال زدنی است و خودش منبع و مرکز پمپاژ معنویت، انگیزه و اراده بود و این را از خداوند داشت و همیشه برای اجرای عملیات‌ها به فرماندهان و رزمندگان روحیه می‌داد.

ویژگی دوم حاجی عبودیت و راز و نیاز حاجی بود. او اهل انجام واجبات الهی بود، اهل رعایت حلال و حرام بود که همان نامه به صاحب‌خانه یکی از مصادیق عینی است و همیشه به فرماندهان و رزمندگان رعایت حقوق مردم و حقوق الهی را گوشزد می‌کرد و خودش عامل به این اعمال بود. حاجی اهل نماز شب بود همیشه حاجی در قرارگاه نصر حلب و قرارگاه ثارالله ابوکمال یک ساعت قبل از نماز صبح مشغول نماز شب می‌شد، شبی در قرارگاه نصر صدای هق‌هق گریه‌اش را شنیدم، در را باز کردم دیدم در حال قنوت نماز وتر است،

 حاجی به‌محض ذکر مصیبت اهل البیت، آقا سیدالشهدا و خصوصا حضرت ام ابیها زهرای مرضیه اشکش مثل باران بهاری جاری می‏شد، اهل دعا، زیارت و قرائت قرآن بود. همیشه حاج قاسم در هواپیما و هلی‏کوپتر مشغول قرائت قرآن بود و اگر قرآن قرائت نمی‏کرد، مشغول مطالعه کتاب بود؛ لذا از زمان حداکثری استفاده می‏کرد و گاهی هم جلسات موردی را در هواپیما در بین مسیر برگزار می‏کرد.

از ویژگی او ولایتمداری ایشان است. واقعا ایشان خود را تربیت شده مکتب ولی فقیه حضرت امام خمینی(ره) و رهبر عظیم‌الشان انقلاب اسلامی می‏دانست و هیچ کار و ماموریتی را بدون اذن و موافقت ایشان انجام نمی‏داد. یادم نمی‏رود که خود ایشان در دمشق عنوان کردند که برای من ملاک اوامر آقاست و غیر از خواسته ایشان هیچ کاری را انجام نمی‏دهم. فراموش نمی‏کنیم که حضرت آقا آخرین پیروزی‏ها را در شرق سوریه مقابل با داعش و رسیدن رزمندگان در مرز عراق را پیگیری می‏کردند و او دنبال اجرای این مهم بود.

او مبلغ ولایت در حوزه نظری و عامل به اوامر ولایت فقیه در حوزه عملی بود، واقعا ولایتمدار عملی بود و این در وصیتنامه او کاملا مصداق دارد و برخورد رهبر عظیم‌الشان انقلاب اسلامی در پیام‌شان به ملت ایران، در گریه نماز، در دیدار با مردم قم و همچنین در خطبه‏های نماز جمعه نشان از پیوند عملی و ارادت حاج‌قاسم به ولی فقیه و محبت تمام حضرت آقا با اوست.

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم ایشان احترام به پدر و مادر بود، بارها شاهد بودیم که با پدر بزرگوارش تماس تلفنی برقرار می‏کرد و عنوان می‏کرد که همیشه از آنها دور بودم. در قرارگاه تاکتیکی ثارالله، ابوکمال از ایشان سوال کردم داغ پدر سخت‌تر بود یا مادرتان، حاجی جواب داد داغ هر دو؛ ولی داغ مادرم سخت‌تر بود و توضیح داد که دست پدر و مادرم را می‌بوسیدم و پای مادرم را بوسیدم و اینجا که رسید اشکش جاری شد.

یکی از ویژگی‌های حاج قاسم مردم‌داری و مردم یاری او بود، آنقدر دلش از عشق مردم مسلمان و با ایمان پُر بود که با تواضع و فروتنی تمام با مردم برخورد می‌کرد.

در حلب شخصا برای تخلیه مردم از شهر کمک می‏کرد یعنی خودش با ماشین مردم را جابه‌جا می‏کرد تا دیگران بیشتر تلاش کنند و علی‏الداوم سفارش می‏کرد این مردم در این فصل زمستان دارای پوشاک زمستانی و پتو و لوازم خواب راحت باشند، توصیه و سفارش و پیگیری جدی درخصوص تأمین آب، غذا، بهداشت و درمان آنها داشت.

درحلب، ابوکمال و کلا سوریه، بخشی از توان خود را برای حفاظت، اسکان، تغذیه، بهداشت و درمان مردم اختصاص داد و به‌گونه‏ای برخورد می‏کرد که انگار این مردم پدر، مادر، برادران، خواهران و فرزندان او هستند.

داعش حلب را محاصره کرده و مردم را سپر خود کرده بود، هنگام آزادسازی موقعی که مردم داشتند از حلب خارج می‌شدند، حاجی خودش ایستاده بود و مردم را هدایت می‌کرد، یک وانتی دستش بود، این پیرمرد و پیرزن‌ها را سوار می‌کرد و می‌رساند به اردوگاه مردمی حلب! و دلسوزی هم برای مردم می‌کرد و می‌گفت که این بندگان خدا، مظلومند.

هیچ موقع آخ آخ و وای وای گفتنش برای کودکان خردسال و پیرمردان و زنان سالخورده و دلسوزی او و از همه مهم‌تر کمک مستقیم شخص خودش و پیگیری جدی تا اتمام کار را فراموش نمی‌کرد.

تا آنجا که می‌توانست حاجت مردم را روا می‌کرد. یک روزی از کرمان برگشته بود، خیلی خسته بود. گفت انگار از زیر غلتک خارج شدم؛ سوال شد چرا؟ گفت از بس مراجعه‌کننده داشتم. این مردم چشم‌شان به کمک امثال ماست. من هم تا جایی که بتونم کمک می‌کنم.» رنج مردم، درد و رنج او بود و واقعا سردار دل‌ها بود چون بر قلب‌ها و دل‌ها حکومت می‌کرد.

یکی از ویژگی‌های ایشان تواضع او بود، در محضر خدا، ولی خدا و مردم مومن و مجاهدان راه خدا؛ بارها مشاهده شد که رزمندگان را نوازش می‏کرد، دست رزمندگان رضویون، حیدریون، فاطمیون و زینبیون را می‌بوسید. دیدم که خم شد پای رزمنده‏ای را ببوسد که نگذاشت. در آخرین جلسه ابوکمال که می‌خواست از فرماندهان و مسئولان تشکر و قدردانی کند به بچه‌ها گفت من دست شما را می‌بوسم، پای شما را می‌بوسم که دارید برای خدا جهاد می‌کنید. بعد همه زدند زیر گریه، ظاهری نبود، قلبی و دلی می‌گفت و اشک بچه‌ها جاری می‌شد.

یکی از ویژگی‌های حاج قاسم عاشق شهیدان و ایثارگران بود، شاهد بودیم هیچ موقع از یاد شهیدان غافل نبود و علی‌الدوام به خانواده شهیدان سرکشی می‌کرد، در اهواز به خانه سردار شهید علی هاشمی رفته و با خانواده، فرزندان و مادر این شهید عزیز ملاقات کرد که جلسه پرمعنویتی بود، بارها در تهران، در حلب، دمشق و در مسیر با خانواده شهیدان کرمان و مدافعان حرم تماس تلفنی می‏گرفت و با آنها احوالپرسی می‌کرد.

در ساختمان روی دیوارها، پله‌ها و راهرو تصاویر تعدادی از شهیدان دفاع مقدس، مقاومت و دفاع از حرم نصب کرده بود و هر روز صبح فاتحه قرائت می‏کرد و تعدادی از آنها را می‏بوسید و دست روی آنها می‏کشید و به سر و صورت و سینه خود می‏کشید. در اتاق کار و منزلش تصاویر دوستان شهیدش و شهیدان لشکر ثارالله قاب شده بودند. همیشه به یاد آنها بود و در یک کلام عاشق شهادت بود. چندین مرحله درخصوص شهادتش صحبت کردیم، یک بار خیلی دلی گفت «شهادت نصیبم شود، چقدر خوب می‏شود!»

ویژگی بعدی او، صاحب تفکر و نظر در حوزه استراتژیک بود. او مباحث حوزه نظامی، سیاسی و اقتصادی را خیلی خوب تجربه، تحلیل و نتیجه‌گیری و براساس آن برنامه‏ریزی می‏کرد. در عین اینکه یک استراتژیست بود در حوزه تاکتیک واقعا صاحب‌نظر و از تجربه 40 ساله جهاد و نبرد برخوردار بود که در هر جبهه‏ای حاضر می‏شد با بررسی وضعیت زمین، دشمن و توانمندی خودش بهترین نظر و طرح و جمع‌بندی عملیاتی را ارائه می‏کرد. به عنوان مثال در جبهه‏های غوطه شرقی و غربی حلب حاضر شد و عملیات‏های دفاعی- هجومی را طرح‏ریزی کرد و با آزادسازی مناطق مختلف حران عوامید، ملیحه و فروسیه، دیر عصافیر، عذرا، دوما و دیگر مناطق باعث توقف پیشروی دشمن و جلوگیری از سقوط دمشق شد. در جبهه حماه حاضر شد و با شناخت دقیق تک اصلی دشمن باعث توقف منجر به تامین راه، دسترسی به حلب و آزادسازی منطقه شمال حماه مانند معروس، صوران، خطاب، لطامنه، طیبه‌الامام، زین‌العابدین، حلفایا و ... شد.

در منطقه حلب با طرح‌ریزی مناسب و هدایت عملیات منجر به آزادسازی جاده اثریا به حلب و تصرف شهرهای خناصر، سفیره، تل ارن، جبل اذان، شیخ نجار، سیفات و سپس پیروزی‌های محرم و نصر شد. شکستن محاصره حلب در خان طومان حاضر شد و عنوان کرد دشمن از این تل خان طومان را شکست می‏دهد و دستور به تقویت آن تل داد و متاسفانه از همان‌جا دشمن هجوم کرد و منجر به سقوط خان طومان شد.

در جبهه شهر حلب حاضر شد و منطقه هجومی را برای فروپاشی آخرین محلات شهر مانند صالحین، شیخ‌سعید و ... مشخص کرد که همان محور پیشروی شد و منجر به آزادسازی حلب شد و النصره و تکفیری‌ها، به محلات راموسی و دیگر محلات باقی‌مانده، فرار کردند که منجر به معاوضه با مردم محاصره‌شده فوعه و کفریا شد.

در منطقه جنوب حاضر شد و با شناخت دقیق از هدف و هجوم دشمن برای سقوط دمشق، منجر به عملیات‌های هجومی و آزادسازی دیرالعرس، تل قرین، تل مرعی، تل فاطمه، تل عروس الحباریه، شیخ‌مسکن و دیگر مناطق شد و باعث توقف کامل پیشروی دشمن شد.

در جبهه شرقی با تدبیر او تنف دور خورد و آمریکایی‌ها در مدار 55 تنف محاصره و آرزوی اشغال مرز تنف و ابوکمال را به گور بردند و سپس با پیروزی‌های بزرگ و تصرف مناطق با طراحی آزادسازی ابوکمال آخرین دژ دفاعی داعش با عملیات احاطه‌ای بزرگ در مرحله اول و طرح احاطه شهر و فاصله انداختن بین شهر و رودخانه فرات باعث نابودی داعش و پیروزی مجاهدان فی سبیل‌الله شد. علی‌ایحال با ایجاد سازمان و قدرت‌های بزرگ و طرح‌ریزی عملیات‌های هجومی و پدافندی در دفاع مقدس و عملیات‌های سوریه، عراق، یمن و افغانستان علیه آمریکا و عمال او باعث ناکامی راهبردی آمریکا و نابودی دشمنان در این جبهه‌ها شد.

یکی از ویژگی‌های حاج قاسم شجاعت و جسارت میدانی او بود. حاج قاسم در نیروهای دوران دفاع مقدس در طریق‌القدس تا قلب منطقه ویل سابلر هجوم کرد و خودش به‌شدت مجروح شد. در عملیات فتح‌المبین تا ابوقریب پیشروی کرد و مجروح شد. در بیت‌المقدس به قلب دشمن یورش برد و تا پادگان حمیمه و سپس مرز کوشک در والفجر 8 پهنه اروند را درنوردید و شاهد حضور دلاورانه او در شدیدترین آتش‌های دریاچه نمک بودیم.

در کربلای 5 در قرارگاه تاکتیکی او در غرب کانال پرورش ماهی زیر آتشفشان خمپاره‌ها، توپخانه، و آتش‏های مستقیم دشمن در 100 متری خط مقدم بودیم، همچنین تا آخر جنگ این جسارت و شجاعت را ادامه داد.

در سوریه در تمامی خطوط عملیاتی هجومی و دفاعی حاضر شد و در باشکوی حلب مورد هجوم تیرهای مستقیم داعش قرار گرفت. در سابقیه در جنوب حلب ماشین او را به رگبار بستند. در قلعه حلب مورد هجوم تیر قناسه دشمن قرار گرفت. در شمال حماه انتحاری دشمن در نزدیکی حاج قاسم منفجر شد. موشک مسلحین نزدیک او منفجر شد. اولین نفری بود که با هلی‌کوپتر وارد حلب که محاصره شده بود، شد و مورد هجوم ضدهوایی دشمن قرار گرفت. اولین نفری بود که با هواپیما به صورت شبانه وارد فرودگاه حلب شد این در حالی بود که تیر مستقیم توپ 23، النصره کُل باند را زیرآتش داشتند و بعد از آن دیگر نیروها را آوردند.

اولین نفری بود که در روز روشن با هواپیما وارد فرودگاه حلب شد و این در حالی بود که هواپیما زیر برد موشک‌های ضدهوایی دشمن بود و باند فرودگاه زیر موشک‌ها و راکت‌های کاتیوشا و توپخانه تروریست‌ها قرار داشت و بعد از این فرودگاه حلب شبانه‌روزی شد.

اولین فردی بود که فرودگاه تدمر را با فرودش بازگشایی کرد. اولین نفری بود که با توجه به حضور آمریکا در جناح راست و داعش در جناح چپ او با هلی‌کوپتر به جبل‌الغراب، سنجری و بئر طیاریه رفت و باعث تقویت روحیه رزمندگان و فرماندهان میدانی شد و با بررسی جبهه، طرح‌ریزی ادامه عملیات را داشت.

اولین نفری بود که با هلی‌کوپتر از بالای سر داعش به سدالوعر رفت و آنجا از نیروهای دفاع مردمی سنی و شیعه سوریه و فاطمیون سرکشی کرد.

او در ابوکمال مورد هجوم تیر قناسه داعش قرار گرفت که با خطا رفتن گلوله داعش و اصابت تیر به بلوک دیوار، پشت بام، تکه‌های خرد شده بلوک به سر، صورت و چشم حاجی ریخته بود.

روزی از او خواستم جریان ریسک‌پذیری در جاده سامرا و پرواز بر آمرلی محاصره شده را تعریف کند که تشریح کرد و اینها همه نشان از جسارت و شجاعت او داشت.

مهم‌ترین ویژگی دیگر حاج‌قاسم، اخلاق، تواضع و خصوصا اخلاص او بود .حاج‌قاسم در دفاع مقدس یکی از فرماندهان بنام و پرآوازه بود؛ ولی ندیدیم هیچ موقع از خودش حرفی بزند، بنیانگذار تیپ ثارالله و سپس لشکر ثارالله که یکی از یگان‌های نام‌آور در دفاع مقدس و فاتح عملیات‌های طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، خیبر، بدر، والفجر 8 و کربلای 5 بود و 28 عملیات آفندی و ده‌ها عملیات پدافندی بود و هیچ موقع از خودش نگفت، همیشه فرماندهان دیگر و خصوصا شهیدان والامقام را برجسته می‌کرد و از بسیجیان گمنام و مردان بی‌نام و نشان سخن می‌گفت، مدام از ایثار و نثار خانواده شهیدان و اخلاص آنها دم می‌زد و به یاد آنها می‌سوخت در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه تاثیر مستقیم داشت؛ ولی از خودش نمی‏گفت همیشه از دلاور مردی‌های مجاهدان حزب‌الله و عماد مغنیه و خصوصا حضرت آیت‌الله سیدحسن نصرالله می‌گفت، حاج قاسم در سوریه، عراق و لبنان و جبهه‏های افغانستان، یمن، فلسطین اشغالی و کلا جبهه مقاومت، مالک اشتر زمان بود؛ ولی هیچ موقع از خودش نگفت.

35 سال جهاد در گمنامی تمام انجام داد که غیر از خداوند و تعدادی از خواص اطلاعی نداشتند؛ لذا خداوند در این 5 سال آخر او را معرفی کرد و عزیز و محبوب د‌ل‌ها هستند؛ ولی باز هم در اوج تواضع و فروتنی و افتادگی رفتار می‌کرد.

در یک کلام توکل بر خدا اخلاص، ولایتمداری، مردم‏داری، تواضع، تدبیر، مدیریت، جسارت و شجاعت حاج‌قاسم باعث عزت جبهه اسلام و ذلت جبهه باطل شد.

 شما سابقه فعالیت اداری کشوری هم دارید، سابقه مسئولیت‌هایی که در حوزه دیپلماسی هم هست داشته‌اید، خیلی‌ها می‌گویند حاجی در دیپلماسی هم فردی ممتاز بود، درست است؟

بله، بنده حقیر وکیل، وزیر، سفیر و شخصیت سیاسی زیاد دیده‌ام، با شخصیت‌های خارجی زیادی جلسه و مذاکره داشته‌ام، در جلساتی در حوزه بین‌الملل شرکت کرده‌ام، اما فردی به قدرت حاج قاسم در حوزه مذاکره، دیپلماسی که با منطق قوی قدرت بیان، چینش کلمات، جمله‌بندی بیانات، قدرت اقناع‌سازی طرف مقابل را داشته باشد، ندیدم. نکته مهم این بود که وقتی در مقام مذاکره در برابر کسی می‌نشست همان ابتدا طرف مقابل تحت تاثیر نفوذ کلام و شخصیت حاجی قرار می‏گرفت و لذا در موقع مذاکره حریف نداشت.

ویژگی‌های بارز حاج قاسم بصیرت و شناخت او بود و مصداق واقعی «اشداء علی الکفار رحما بینهم» بود. حاج قاسم سردار پرافتخار و مخلص خدا و جبهه مقاومت و سرباز واقعی اسلام ناب محمدی و ولایت بود.

منبع : بر گرفته شده از گفتگوی باشگاه خبرنگاران جوان با ابو باقر همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان در سوریه چه گذشت

بیشتر بخوانید